معنی تغذیه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(مص م.) خورانیدن، غ ذا دادن، (اِمص.) خوردن. [خوانش: (تَ یِ) [ع. تغذیه]]

فرهنگ عمید

غذا دادن، خوراک دادن،
غذا جذب کردن،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

خوراک

مترادف و متضاد زبان فارسی

اطعام، خوراک‌دادن، خوراندن، خوردن

فرهنگ فارسی هوشیار

غذا دادن، خورش دادن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر