معنی موفقیت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

موفقیت. [م ُ وَف ْ ف َ قی ی َ] (از ع، اِمص) توفیق. کامیابی. کامروایی. کامرانی. دست یابی به آرزو یا انجام دادن کاری. (از یادداشت مؤلف). و رجوع به توفیق شود.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

پیروزی، کا میابی

کلمات بیگانه به فارسی

کامیابی

مترادف و متضاد زبان فارسی

توفیق، بهره‌مندی، پیروزی، توفیق، فیروزمندی، کامروایی، کامیابی، کامکاری،
(متضاد) ناکامی

فرهنگ فارسی هوشیار

توفیق، کامیابی، کامروایی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر