شو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(شُ یا شَ) (اِ.) شب، لیل.
(اِ.) شوی، شوهر.
(شُ) [انگ.] (اِ.) نمایش (به ویژه در تلویزیون).
(اِ.) آهار که بر روی تار پارچه ای که می بافند، مالند.
فرهنگ عمید
شوهر
نمایش،
جلوه، تظاهر،
شب
شُدن
شونده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): تاشو،
حل جدول
شب روستایی
نمایش
امر از شستن
نمایش، شب روستایی، شوهر، امر از شستن
گویش مازندرانی
شب
شوهر، رونده، این نام پس از یک نام متمم می آید
پسوندی به معنی شوینده
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) شب لیل.
پیشنهادات کاربران
خدای هوا، معمولا در حالتی که آسمان را نگه داشته نشان داده می شد
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.