خلاصه داستان قسمت ۱۹۵ سریال ترکی قضاوت + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۱۹۵ سریال ترکی قضاوت هستید پس تا آخر این پست همراه ما باشید. قضاوت یک مجموعه تلویزیونی ترکی محصول شرکت آی یاپیم به کارگردانی علی بیلگین، نوشته سما ارگنکون و به تهیه کنندگی کرم چاتای است. اولین قسمت آن در ژانر درام جنایی در ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۱ پخش و با استقبال بسیار بینندگان مواجه شد. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۰ از شبکه جم تیوی و یه ساعت بعد از شبکه جم تیوی پلاس پخش می شود. فصل سوم آن نیز از ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ پخش شد و این سریال در ۹۵ قسمت به پایان رسید.
قسمت ۱۹۵ سریال ترکی قضاوت
آیلین الیف را بغل کرده و ازش میپرسه چیشده مامانی؟ همان موقع عثمان هم میاد و میپرسه چیشده؟ الیف از پدرش میخواد اونو از اونجا ببره بعد از رفتنشون جیلین به آیلین میگه داشتیم بحث میکردیم که مارو دید ایلگاز میگه البته ندید فقط شنید و بهم ریخت آیلین میره تو اتاق پیش الیف. ایلگاز و جیلین به دادستان ارشد زنگ میزنن و ماجرارو میگن و ازش میپرسن که چیکار کنن دادستان ارشد به جیلین میگه که وقتی مضنون پیش یه دادستانه احتیاجی نیست انقدر نگران فرار کردنش باشین سپس به دادستان ایلگاز میگه شما چه تصمیمی میخواین بگیرین؟ او میگه تا آخر مجلس باشه بعد بیارمش کلانتری او میگه خوبه همین کارو بکنین. جیلین کلافه میشه و بعد از خوردن آب میره پیش الیف و ازش معذرت میخواد. مراسم شروع میشه و پدربزرگ مردان حلقه های پارلا و چینار را تو انگشتشون میندازه همه سر میز غذا میشینن و میگن و میخندن که ایلگاز از چینار معذرت میخواد و با نیل میرن سمت کلانتری. تو اداره جیلین فیلمی به ایلگاز و ارن نشون میده و میگه اینم مدرک ارن میگه از کجا گیر آوردی این فیلمو؟ او میگه توچه پیدا کرده ارن جا میخوره که جیلین میگه چیه؟ فکر کردی تا آخر میتونی پشت میز نگهش داری؟ سپس درباره فیلم حرف میزنن. تو اتاق یکتا به نیل میگه جیلین خیلی باهوشه حتما مدرک محکمی داره که تورو کشونده اینجا امیدوارم بشه از زیرش در رفت!
آنها به اتاق بازجویی میرن و جیلین از نیل سوالاتشو میپرسه که اون مرد کشته شده را میشناسه یا نه دیدتش تو هتل؟ نیل میگه نمیدونم شاید سپس از یکتا میپرسه اون روز که رفتیم هتل دیدیم این مردو؟ یکتا میگه یادم نیست او انکار میکنه و جیلین میگه اون روز کلا کجاها رفتی چیکار کردی؟ نیل میگه مادرم تو یکی از این کلاس های تو هتل شرکت کرده بود و ازم خواست که پول ببرم واسش که شهریه شو بده چون کارتش به مسکل خورده بود بعدشم رفتم بیرون از هتل به کارام برسم. جیلین عکس های تو فیلمو میزاره جلوش و میگه پس یه نگاهی به اینا بنداز بعد از کمی حرف زدن جیلین میگه تا روشن شدن ماجرا تو بازداشتگاه میمونی. ایلگاز هم ازش بازجویی میکنه اما نیل همون حرفارو میزنه و میگه بی گناهه فقط یه سوء تفاهمه! ایلگاز بعد از کمی حرف زدن باهاش به مأمورها میگه که آزادش کنن لازم نیست تو بازداشتگاه باشه. جیلین یادش میاد که وقتی مرخص شد و با بچه رفتن خونه اولش خیلی ذوق داشتن اما با سختی هاش روبرو شدن و جیلین از اینکه مدام گریه میکنه کلافه شده و میگه نمیدونم چی میخواد چشه من اصلا مادر خوبی نیستم! و گریه میکنه و میگه نتونستم چند وقته بخوابم ۵ روز نرفتم دوش بگیرم! ایلگاز بهش میگه برو تو اتاق یکم استراحت کن من بالاسر بچه هستم. جیلین تو دادستانی وقتی میفهمه نیل را آزاد کرده کلافه میشه و بهم میریزه….