خلاصه داستان قسمت ۱۹۷ سریال ترکی قضاوت + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۱۹۷ سریال ترکی قضاوت هستید پس تا آخر این پست همراه ما باشید. قضاوت یک مجموعه تلویزیونی ترکی محصول شرکت آی یاپیم به کارگردانی علی بیلگین، نوشته سما ارگنکون و به تهیه کنندگی کرم چاتای است. اولین قسمت آن در ژانر درام جنایی در ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۱ پخش و با استقبال بسیار بینندگان مواجه شد. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۰ از شبکه جم تیوی و یه ساعت بعد از شبکه جم تیوی پلاس پخش می شود. فصل سوم آن نیز از ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ پخش شد و این سریال در ۹۵ قسمت به پایان رسید.
قسمت ۱۹۷ سریال ترکی قضاوت
جیلین به آیلین زنگ میزنه که الیف حاضره بیام دنبالش؟ تو راهم آیلین که نمیدونه چجوری بهش بگه دکتر گفته نباید از این خونه به خونه بشه به بهونه اینکه عثمان بردتش تولد دوستش و اونجا هم میمونه اومدنشو کنسل میکنه و میگه فردا بیا نمیشه؟ جیلین ناچارا قبول میکنه. گل با متین به خانه رفتن که اونجا گل از متین بابت گردنبدنی که برای پارلا خریده بودن تشکر میکنه که متین جا میخوره ولی وانمود نمیکنه که نمیدونسته. وقتی با چینار تنها میشه ازش میپرسه که پولشو از کجا آورده بوده چرا بهش نگفته بود که اونا هم خبر داشته باشن! او میگه از عمو عثمان حقوق ماه دیگه مو جلوجلو گرفتم حالا چیزی نشده که متین میگه خوب همینو میگفتی سپس چینار میگه حالا بعدا حرف میزنیم میرم پیش پارلا و میره. جیلین طبق عادت همیشه اش رفته به سالن شنا برای تخلیه انرژیش اونجا یاد روزی میوفته که مرجان دخترشو کنار دریا گم کرد و بهم میریزه و دوباره میره تو آب و با تمام انرژیش شنا میکنه. ارن با دوست دخترش قرار سینما گذاشته و رفتن به اونجا که لحظه ورود به سالن آنیل به ارن زنگ میزنه و میگه موضوع مهمیه که باید به شما و دادستان بگم ارن میپرسه موضوع مهمیه؟
او تأیید میکنه دوست دخترش متوجه میشه که دوباره میخواد بره و با دلخوری تنهایی میره تو سالن. ارن و ایلگاز با جیلین رفتن اونجا و آنیل طبق شواهدی که پیدا کرده و آزمایش ها بهشون میگه که به احتمال خیلی زیاد یکی پرتش کرده از پنجره نمیتونسته خودش این کارو بکنه از طرفی امید هم به کمیسر ارشد ارن میگه که حسین دوست احمد که روز حادثه بهش دوبار زنگ زده را پیدا کردیم اونم تو یه شعبه دیگه بازداشت بوده سپس میرن میارنش و ازش بازجویی میکنن. او اول زیربار نمیره که مرگ احمد کار اون بره اما وقتی آنیل میخواد نمونه ازش بگیره تا آزمایش کنه میگه خدا ازم نگذره! و با ناله و گریه تعریف میکنه که بهم زنگ زد گفت تو دردسر افتادم رفتم سراغش گفت انگار رفته تو یه اتاق دیده که مردی یه زنو از پنجره انداخته بیرون اینم از اونجا فرار کرده بعد انگار وکیل اون مرد اومده به احمد طلا داده تا این موضوعو ندید بگیره اونم قبول کرده ایلگاز میگه وکیلشو میشناسی؟ او میگه نه یه خانم بود بعد از اینکه طلارو گرفت بهم گفت تو برو دیگه دردسر تموم شد اما من ازش درصد خواستم که یه کمکی بشه تو پرداخت قسط وامم اما قبول نکرد من باهاش درگیر شدم و خفه اش کردم بعدم انداختم تو صندوق.
ایلگاز به ارن میگه عکس وکیل نیل بهش نشون بدین خبرشو بدین بهم و خودش طبق قرارش با نیل میره رستوران. اونجا به گارسون میگه غذاشو بسته بندی کنه و بهش میگه به جرم پاک کردن شواهد و مدارک موکلتون بازداشتین و میره. آیلین رفته به خونه جیلین و بهش ماجرای الیف میگه که دکتر چی گفت اون قبول میکنه ولی بهم میریزه و به سمت ساحلی که مرجانو گم کرده میره. ایلگاز که پاسکالو برده واسش با دیدنش میره پیشش. ۲سال و نیم پیش، ایلگاز و جیلین با مرجان رفتن به ساحل و خوش میگذرونن که ایلگار میره تلفنی کاریو جواب بده و جیلین را با پاسگال و مرجان تنها میزاره پاسگال به یه زن گیر میده که اون زن میترسه جیلین مجبور میشه مرجانو بزاره زمین و بره پاسکالو بیاره اما وقتی برمیگردن میبینن مرجان نیست و از اونجایی که بازوبندش تو دریاست نمیدونن تو دریا افتاده یا واقعا گم شده و دزدیدنش. زمان حال، مرجان با یه خانواده دیگه درحال زندگی کردنه ولی اسمش دوعاست…