خلاصه داستان قسمت ۶ سریال ترکی آقای اشتباه + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب می توانید شاهد خلاصه داستان قسمت ۶ سریال ترکی آقای اشتباه باشید، با ما همراه باشید. سریال ترکی آقای اشتباه یک سریال تلویزیونی موفق و پربیننده‌ی کمدی –  عاشقانه محصول سال ۲۰۲۰  کشور ترکیه است. بازیگران این سریال عبارتند از؛ جان یامان در نقش اوزگور آتاسوی، اوزگه گورل در نقش ازگی اینال، گورگن اوز در نقش لونت یازمان، فاطما توپتاش در نقش جانسو آکمان، سوات سونگور در نقش اونال ییلماز، لاله بشار در نقش سویم آتاسوی، جمره گوملی در نقش دنیز کوپاران، سرکای توتونچو (اوزان دینچر)، سارپ جان کورواغلو در نقش سردار اوزتورک، تایگون سونگار در نقش سونر سچکین، فری بایجو گولر در نقش نوین ییلماز، اجه ایرتم در نقش گیزم سزر، امره ارن در نقش آنیل چلیک، کیمیا گوکچه آیتاچ در نقش ایرم دوآن.

قسمت ۶ سریال ترکی آقای اشتباه

خلاصه داستان قسمت ۶ سریال ترکی آقای اشتباه

دخترها شب دور هم جمع شده اند که سردار زنگ می زند. ازگی چون نمیداند چه باید جواب او را بدهد دستپاچه می شود اما دنیز و جانسو از او می خواهند که بالاخره با او قرار بگذارد و ازگی هم همین کار را می کند. انها قرار می شود جمعه همدیگر را ببینند. شب دیروقت، ازگی مست به خانه می رسد و اوزگور وقتی او را دم در می بیند سعی می کند به او کمک بکند تا وارد خانه بشود. ازگی به او می گوید که جمعه با سردار قرار دارد و اوزگور چیزی نمی گوید. ازگی وقتی از خواب بیدار می شود همه لباس هایش را یکی یکی امتحان می کند اما چیز مناسبی پیدا نمی کند. او برای خرید بیرون می رود که اوزگور هم تصمیم می گیرد همراهی اش کند. ازگی در فروشگاه لباسی برای خودش می پسندد اما اوزگور اصلا سلیقه ی او را قبول ندارد و تصمیم می گیرد خودش لباس مناسب را برای او بپسندد. ازگی لباس های مختلفی را مقابل اوزگور امتحان می کند که در آخر اوزگور لباس زیبا و صورتی رنگی را می پسندد و برای لحظه ای ازگی را تنها می گذارد که اتفاقی سونر ازگی را می بیند و به او نزدیک می شود. ازگی با دیدن او عصبانی و کلافه می شود و سونر از او می خواهد تا حداقل دوست بمانند و به خاطر کاری که با او کرده معذرت خواهی می کند.

ازگی از گستاخی او حیرت می کند و همان موقع اوزگور، به آنها نزدیک می شود و ازگی را عشقم صدا می کند! سونر از دیدن اوزگور تعجب می کند و عقب می کشد. ازگی از اوزگور به خاطر این لطفش تشکر می کند. جانسو با خواندن کتاب مخصوص روابط، تصمیم می گیرد برای لونت غذا درست کند تا دل او را ببرد! بعد هم طبق کتاب تصمیم می گیرد وسایل شخصی اش را در خانه ی لونت بگذارد تا او مجبور به قبول کردن این بشود که با جانسو در یک خانه زندگی بکنند. اما جانسو دستپخت خوبی ندارد و مجبور می شود غذا از بیرون سفارش بدهد و به جای اینکه خودش عذا را پخته قالب بکند. لونت وقتی وارد خانه می شود از اینکه جانسو برایش آشپزی کرده خوشحال می شود اما با دیدن مسواک و لباس های جانسو در خانه اش می فهمد که او قصد دارد در خانه ی او و همراه او زندگی بکند و فکری می کند. لونت به دخترش زنگ میزند تا خودش را برساند و با آمدن زینب؛ لونت وانمود می کند که او بدون اینکه خبر بدهد آمده و از جانسو می خواهد همه وسایلش را جمع بکند تا زینب با دیدن آنها ناراحت نشود. جانسو هم با ناراحتی به خانه برمی گردد.

صبح که می شود جانسو با خوشحالی به ازگی می گوید که لونت تا صبح از او معذرت خواهی کرده و تصمیم گرفته تا همه چیز را درمورد رابطه شان به زینب بگوید و از این بابت خیلی خوشحال است و ازگی هم به خاطر این موضوع خوشحال می شود. بعد هم ازگی با خوشحالی به خاطر اینکه قرار است سردار را ببیند به تراس می رود. از طرفی مادر اوزگور به او زنگ می زند و از او می خواهد که جمعه شب راه بیفتد تا شنبه که عروسی خواهرش است زود و به موقع برسد. اوزگور اول قبول نمی کند اما فکری می کند به مادرش نه نمی گوید. او وقتی این را با ازگی در میان می گذارد ازگی عصبانی می شود و می گوید که نمی تواند قرارش با سردار را کنسل بکند. اما اوزگور می گوید مجبور است همراه او بیاید وگرنه قراردادشان را کنسل می کند. ازگی هم با عصبانیت روی او آب می پاشد و لعنتش می کند. اوزان با ازگی در مکان جدید قرار گذاشته تا او را به عنوان کارکن جدید به اوزگور معرفی بکند. ازگی و اوزگور وقتی همدیگر را می بینند با عصبانیت و تعجب به هم خیره می شوند.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا