خلاصه داستان قسمت ۱۳ سریال ترکی آقای اشتباه + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب می توانید شاهد خلاصه داستان قسمت ۱۳ سریال ترکی آقای اشتباه باشید، با ما همراه باشید. سریال ترکی آقای اشتباه یک سریال تلویزیونی موفق و پربینندهی کمدی – عاشقانه محصول سال ۲۰۲۰ کشور ترکیه است. بازیگران این سریال عبارتند از؛ جان یامان در نقش اوزگور آتاسوی، اوزگه گورل در نقش ازگی اینال، گورگن اوز در نقش لونت یازمان، فاطما توپتاش در نقش جانسو آکمان، سوات سونگور در نقش اونال ییلماز، لاله بشار در نقش سویم آتاسوی، جمره گوملی در نقش دنیز کوپاران، سرکای توتونچو (اوزان دینچر)، سارپ جان کورواغلو در نقش سردار اوزتورک، تایگون سونگار در نقش سونر سچکین، فری بایجو گولر در نقش نوین ییلماز، اجه ایرتم در نقش گیزم سزر، امره ارن در نقش آنیل چلیک، کیمیا گوکچه آیتاچ در نقش ایرم دوآن.
خلاصه داستان قسمت ۱۳ سریال ترکی آقای اشتباه
ازگی مقابل سردار دستپاچه شده و جانسو فورا اوزگور را رئیس او معرفی می کند. لونت هم از او می پرسد که چطور به جای رفتن به نیویورک به اینجا امده و سردار می گوید که لحظه ی آخر برایش مریض اورژانسی آمده بوده و مجبور شده کنفرانس را کنسل بکند و وقتی وقتش را آزاد دیده به عروسی دوستش کرم آمده! همه از این تصادف و اتفاق شوکه می شوند و ازگی مضطرب به نظر می رسد. انها از سردار جدا می شوند و دور هم جمع می شوند. ازگی مدام اوزگور را به خاطر این قضیه سرزنش می کند و اوزگور از دست او کلاقه می شود. کسی فکری در این مورد ندارد و در آخر لونت می گوید که بهتر است خونسردی شان را حفظ بکنند و همگی با هم قول می دهند هوای ازگی را داشته باشند. ازگی و اوزگور از دست هم هنوز عصبانی و کلافه هستند و حتی وقتی به خانه می رسند، بحث می کنند. نویم و سویم آنها را در آن وضعیت می بینند و نگران می شوند که نکند دعوای جدی باشد.
اوزگور وقتی می فهمد آنها، ان دو را تماشا می کنند فورا ازگی را در آغوش می گیرد و ازگی تقلا می کند تا از او فاصله بگیرد اما اوزگور او را در آغوش گرفته و بلند می کند که باعث می شود ازگی خنده اش بگیرد و از طرفی هم خیال خانواده ها راحت می شود. لونت و جانسو برای خرید لباس برای عروسی به بازار می روند. لونت برای او لباس زیبا و قرمز رنگی می پسندد و حتی در آخر خودش آن را به عنوان هدیه برای جانسو می خرد. زنی که دوست ایشیل، همسر سابق لونت است با دیدن آنها فورا به ایشیل خبر می دهد. کمی بعد هم زینب با تماس تصویری به لونت زنگ می زند و لونت دستپاچه شده و وانمود می کند که در بیمارستان است. ازگی و اوزگور اماده عروسی می شوند و ازگی لباس بلند و آبی زیبایی به تن می کند. وقتی اوزگور به اتاقش دنبال او می رود، هردو از اینکه چقدر دیگری خوشتیپ و زیبا شده تعریف می کنند. ازگی هم شاخه گلی کنار موهایش و شاخه گلی هم داخل جیب اوزگور می گذارد و با لبخند می گوید: «حالا بیشتر شبیه زوج ها شدیم. »
آنها وارد مراسم که هنوز مهمانان نیامده اند می شوند و سویم اصرار می کند ازگی هم با خانواده ی آنها به همراه عروس و داماد عکس بگیرد و او را معذب می کند. از طرفی، سونر برای دیدن دوستش گیزم به لاگابیا می رود و در مورد این که رابطه ش با نامزدش تمام شده می گوید و حتی بین حرف هایش اضافه می کند: «یه رابطه ی سه ساله ی خیلی خوب داشتم که حالا اونم نمیتونم داشته باشم. چون دوست پسر داره. دوست پسرشم رئیست اوزگوره. » گیزم کمی عصبی می شود و بعد توضیح می دهد که دوستی آنها مصلحتی است و عشقی بینشان وجود ندارد و از سونر می خواهد دوباره برای برگشتن ازگی تلاش بکند و سونر هم بعد از کمی فکر قول می دهد ازگی را مال خودش بکند. خانواده ها از دیدن ازگی و اوزگور کنار هم حسابی ذوق دارند و از اینکه انقدر مناسب هم هستند خوشحالند. اوزگور به ازگی پیشنهاد می دهد تا قبل از آمدن سردار، با هم برقصند تا بعد خانواده ها به انها مشکوک نشوند. ازگی هم قبول می کند.