خلاصه داستان قسمت ۲۲۸ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۲۲۸ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۲۲۸ سریال ترکی شربت زغال اخته
دوعا از فاتح فاصله گرفته و سریع میره به طبقه بالا که گریه میکنه سویلای با دیدنش میگه چیشده؟ با فاتح بحثت شده؟ او میگه نه یاد شعله افتادم چیزی نیست و میره تو اتاقش و گریه میکنه. جانسو به فاتح زنگ میزنه و میگه فرداشب شام درست میکنم بیا ازت تشکر کنم بابت پولی که زدی اما فاتح میگه نه من نمیتونم بیام جانسو هرکمکی داشتی رو من حساب کن ولی دیگه تموم شد هرچی بین ما بود و قطع میکنه تلفنو. دوعا میره با گیرای صحبت کنه و یه تصمیمی بگیره واسه زندگیش. سر میز شام بین پنبه و مری درباره دین بحث میشه و مری با زدن حرفای دلش از اونجا میره. دوعا با گیرای حرف میزنه و میگه که تصمیم گرفته میخواد طلاق بگیره اونا باهم درباره مشکلشون حرف میزنن که به نتیجه نمیرسن پلیس به خانه گیرای میاد و به جرم قاچاق اموال اونو میبرن دوعا جا میخوره و بعد از جمع کردن چمدان های خودش و جمره از اونجا میره به خانه مادرش و بهش میگه چه اتفاقی افتاد او هم شوکه میشه و میگه باورم نمیشه.
فاتح تو خونه با گورکم تو اتاق حرف میزنه و میگه که میخوام جدا بشم اما گورکم قبول نمیکنه و میگه نشدنیه و باهم دعوا میکنن. فاتح از اتاق بیرون میزنه که گورکم دیوونه میشه و اتاقو بهم میریزه و به خودش میگه من طلاق نمیگیرم! عبداله خان میره پیش فاتح و باهاش حرف میزنه و سعی میکنه آرومش کنه و میگه نباید زن حامله را اذیت کنی تا به دنیا اومدن بچه صبر کن تا اون موقع خدا بزرگه فاتح ناچارا قبول میکنه. دوعا و فاتح آخر شب به خاطرات خودشون باهم فکر میکنن و نمیتونن بهم دیگه فکر نکنن. گورکم گوشی فاتحو چک میکنه و میبینه یه نفر از حسابش پول زیادی برداشت کرده و میگه پیدات میکنم به حسابت میرسم! فردای آن روز دوعا با سولماز حرف میزنه و میگه که اگه میشه بیاد خونه شعله زندگی کنه او قبول میکنه. گیرای به زندان منتقل شده و خبرش همه جا پخش شده. گورکم رفته به بانک فاتح و اونجا با مدیر بانک حرف میزنه که اگه اسم کسی که شوهرش واسش کارت اعتباری گرفته را بگه تمام دارو ندارشو میاره اونجا…
