خلاصه داستان قسمت ۱۳ سریال ترکی علیرضا (دردسرساز)
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۳ سریال ترکی علیرضا (دردسرساز) را می توانید مطالعه کنید. سریال ترکی علیرضا (دردسرساز ) یک سریال عاشقانه از سری سریال های بلند ترکیه ای است که طرفداران بسیار زیادی دارد. سریال ترکی علیرضا (دردسرساز) به کارگردانی Recai Karagöz و تهیه کنندگًساخته شده است. سریال ترکی دردسرساز محصول سال ۲۰۲۱ کشور ترکیه است. ستاره های اصلی سریال شامل آیچا آیشین توران Ayça Ayşin Turan و تولگا ساریتاش Tolga Saritas و Pinar Caglar Gencturk و یاگیز جان کونیالی می باشد.
خلاصه داستان قسمت ۱۳ سریال ترکی علیرضا (دردسرساز)
مظفر و همکارش که از طریق شنود به حرف های علیرضا و حشمت گوش می دهند، نگران می شوند که نکند حشمت بویی از هویت علیرضا برده باشد. حشمت می گوید: «من میتونم حدس بزنم پشت سریات کیا هستن! مثلا اونا همین الان دارن به ما گوش میدن. اما این منو ناراحت نمیکنه. میدونم تو میخوای جلوی بی عدالتی وایسی. اینو منم میخوام. فقط و فقط به خاطر دخترم. اگه هستی، بدون این که هالیده چیزی از این قضیه بدونه، با هم همکاری میکنیم و وارد کنسرسیوم میشیم. تو هم میشی دست راست من. » علیرضا که بدون تلاشی به خواسته اش رسیده، قبول می کند اما حشمت می گوید: «و واسه این کار، باید دشمنییت با بوراک رو یه مدتی کنار بذاری و دست دوستی بهش بدی. » علیرضا این را که می شنود مردد می شود چون خشمش نسبت به بوراک فروکش نکرده… اما حشمت بالاخره او را راضی میکند. بوراک پیش پدرش می رود و به دروغ به او می گوید که یاشار را پیدا کرده و دخلش را آورده. فواد باورش می کند اما از انجا که از بوراک خواسته بود از لحظه ی مرگش فیلم بگیرد، کمی تردید می کند.
مراد به خواست فسون او را جلوی کلانتری می رسد تا به شکایتی که از مرت شده رسیدگی کند. رقیه و امینه بعد از آزادی مرت شروع به سرزنش کردن او می کنند اما مرت که فقط به فکر انتقامش است و خشم تمام وجودش را گرفته، زیاد به انها توجهی ندارد. علیرضا همچنان دو دل است و با خودش کلنجار می رود. مظفر سر راه او می رود و با علیرضا صحبت می کند تا بدون ناراحتی بتواند در کنسرسیوم دوام بیاورد و در نهایت به چیزی که میخواهد برسد. حشمت اول به دیدن فواد می رود و ویدیویی که یاشار داخل آن از دستور بوراک برای شلیک به سمت حشمت گفته را نشان فواد می دهد. فواد حسابی دستپاچه می شود و با عصبانیت می گوید: «معلومه که گرفتیش و مجبورش کردی هرچی بخوای بگه! » حشمت می گوید: «باشه پس من این ویدیو رو نشون غالب و میتات و شهموز میدم تا اونا در موردش تصمیم بگیرن! » فواد که خودش را در خطر می بیند از حشمت می خواهد این موضوع بین خودشان بماند تا خودش حساب بوراک را برسد. در آخر هم حشمت از او می خواهد کاری به کار علیرضا نداشته باشند چون او دیگر دست راستش است. فواد با شنیدن این حرف خشکش می زند اما چاره ای جز قبول کردنش ندارد.
فواد، بوراک را صدا میزند و با عصبانیت شروع به سرزنش او می کند و جلوی چشمش انگشت های فیکو را یکی یکی می شکند. بوراک از دیدن این صحنه عذاب می کشد و در آخر فواد می گوید: «دروغی که گفتی حشمت خیلی سنگین ازم گرفت! از این به بعد نباید کاری به کار هالیده و علیرضا داشته باشی! این یه دستوره. » بوراک با شنیدن این حرف ها جا می خورد و تمام شب را از شدت ناراحتی مست می کند و به هالیده فکر می کند. وقتی علیرضا وارد خانه می شود و می فهمد مرت چه کار کرده، عصبانی می شود و بعد از سرزنش مرت به مادرش هم می گوید: «دست از فروختن خونه بردار. ما جایی غیر از اینجا نمیتونیم زندگی کنیم! » بوراک همان شب به ایستگاه تاکسی می رود و بشکه بنزین را برمیدارد تا آنجا را به آتش بکشد. یکی از اهالی به علیرضا زنگ میزند و علیرضا فورا و به موقع خودش را می رساند و مقابلش می ایستد. بوراک با نفرت می گوید: «من تو این دنیا فقط یه چیزی دارم که به خاطرش زندگی کنم و تو میخوای اونو از من بگیری. » علیرضا می گوید: «تازه اولاشه. » همان موقع مراد از راه می رسد و بوراک از به زور از انجا دور می کند.
بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی علیرضا (دردسرساز) + عکس