بالعکس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بالعکس. [بِل ْ ع َ] (ع ق مرکب) (از: ب + ال + عکس) برعکس. برخلاف. (ناظم الاطباء). و رجوع به عکس شود.

فرهنگ معین

(بِ لْ عَ) [ازع.] (ق.) برعکس، به عکس.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

وارون، واژگونه

کلمات بیگانه به فارسی

وارون

مترادف و متضاد زبان فارسی

برعکس، به عکس

فرهنگ فارسی هوشیار

بر عکس، برخلاف

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر