ده نمک در لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
ده نمک. [دِه ْ ن َ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان ارادان بخش گرمسار شهرستان دماوند. واقع در 40هزارگزی گرمسار. آب آن از قنات و رودخانه ٔ تالیباف. سکنه ٔ آن 526 تن. راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1). قصرالملح. محلی در 39هزارگزی گرمسار میان یاتری و سرخ دشت. (یادداشت مؤلف).
ده نمک. [دِه ْ ن َ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان مشک آبادبخش فرمهین شهرستان اراک. واقع در 36هزارگزی جنوب خاوری فرمهین. دارای 1234 تن سکنه. آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.