لاینحل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لاینحل. [ی َ ح َل ل] (ع ص مرکب) (از: لا + ینحل) حل ناشدنی. گشوده ناشدنی. که نگشاید، چون مسئلتی غامض.
- عقده ٔ لاینحل، گره ناگشودنی.
- معمای لاینحل، معمای حل ناشدنی و ناگشودنی.
(یَ حَ) [ع.] (ص.) حل ناشودنی.
حلنشدنی،
ناگشودنی
ناگشودنی
حلنشدنی، ناگشودنی،
(متضاد) قابلحل
(جمله فعلی) گشوده نمی شود حل نمیگردد، ناگشودنی چاره ناپذیر. یا مساله لاینحل. مساله ناگشودنی. گشوده ناشدنی، حل ناشدنی
لا یَنحَل، حل نشدنی، ناگشودنی،