پرآزرم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پرآزرم. [پ ُ زَ] (ص مرکب) پرحیا. آزرمگن.
فرهنگ عمید
بسیارباشرم، باحیا،
مترادف و متضاد زبان فارسی
آزرمگین، باحیا، شرمگین، محجوب،
(متضاد) بیآزرم
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.