معنی آبسرد

لغت نامه دهخدا

آبسرد

آبسرد. [ب ِ س َ] (اِخ) نام محلی بر کنار راه خرّم آباد به بروجرد میان چغلوندی و بروجرد، و فاصله ٔ آن تا خرم آباد 7600 گز است.

آبسرد. [س َ] (اِ مرکب) آبسر.

حل جدول

آبسرد

شهری در استان تهران

فرهنگ فارسی هوشیار

آبسرد

(اسم) لرزانک گونه ای که از آب گوشت یا آب کله پاچه سازند آبسر.

معادل ابجد

آبسرد

267

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری