معنی آج
لغت نامه دهخدا
آج
آج. (اِ) آز. خواهش. تمنا. طمع.
حل جدول
گویش مازندرانی
فرهنگ فارسی هوشیار
آج
خواهش، تمنا، طمع
معادل ابجد
آج
4
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.