معنی آجودان

لغت نامه دهخدا

آجودان

آجودان. (فرانسوی، ص، اِ) اَجودان. صاحب منصبی معلوم در نظام. نایب.

فرهنگ معین

آجودان

افسری که در خدمت افسر عالی رتبه باشد، (عا.) آژان، مأمور پلیس. [خوانش: [فر.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

آجودان

افسری که در خدمت افسر بالاتر از خود، مٲمور اجرای دستورهای او است،

حل جدول

آجودان

فریار؛ امیر یا افسری است که مقامات بلندپایه کشوری و لشگری را در امور مختلف، برای پیشبرد وظایف آنان یاری می‌کند. در بسیاری کشورها آجودان ویژه رسیدگی به امور شخصی پادشاه، رئیس‌جمهور و یا نخست وزیر را بر عهده دارد.

دستیار افسر عالی‌رتبه

دستیار افسر عالی رتبه

فرهنگ فارسی هوشیار

آجودان

صاحب منصبی معلوم در نظام‎- استوار دوم

معادل ابجد

آجودان

65

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری