معنی آلبومی از کوروش یغمایی

حل جدول

آلبومی از کوروش یغمایی

سیب نقره ای

آرایش خورشید

آرایش خورشید، بازگشت از حاشیه، پرنده مهاجر، تفنگ دسته نقره، سیب نقره ای، کابوس، گرگهای گرسنه، گل یخ، ماه و پلنگ، ملک جمشید

آرایش خورشید، بازگشت از حاشیه، پرنده مهاجر، تفنگ دسته نقره، سیب نقره ای، کابوس، گرگ های گرسنه، گل یخ، ماه و پلنگ، ملک جمشید


آلبومی از مهدی یغمایی

یه دنیا حرف


کوروش

اولین پادشاه هخامنشیان

از پادشاهان هخامنشی

موسس سلسله هخامنشیان

لغت نامه دهخدا

یغمایی

یغمایی. [ی َ] (اِخ) طایفه ای که در بلوک جندق مسکن دارند. (یادداشت مؤلف).

یغمایی. [ی َ] (ص نسبی) منسوب به یغما که شهری است از ترکستان. (غیاث) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). || اهل یغما. از مردم یغما. (یادداشت مؤلف). || متعلق به یغما. که از شهر یغما باشد. (یادداشت مؤلف). || کنایه از زیباروی و خوش اندام. (از یادداشت مؤلف). زیباروی اهل یغما یا مطلق خوب روی:
سرای تو پرسرو و پرماه و پرگل
ز یغمایی و کشی و خلخانی.
فرخی.
شوند حلقه به گوشت بتان یغمایی
چو حلقه گر نشوی هردری و هرجایی.
سوزنی.
یوسف مصریان به زیبایی
هندوی او هزار یغمایی.
نظامی.
در میان آن عروس یغمایی
برده از عاشقان شکیبایی.
نظامی.
به یغما و چین زآن نیارم نشست
که یغمایی و چینی آرم به دست.
نظامی.
مرا خود بسی دُرّدریایی است
غلامان چینی و یغمایی است.
نظامی.
برون آمد چه گویم چون بهاری
به زیبایی چو یغمایی نگاری.
نظامی.
من همان روز دل و صبر به یغما دادم
که مقید شدم آن دلبر یغمایی را.
سعدی.
نه زهد و صفا ماند نه معرفت صوفی
گر دسترسی باشد یک روز به یغمایی.
سعدی.
روی تاجیکانه ات بنمای تا داغ حبش
آسمان بر چهره ٔ ترکان یغمایی کشد.
سعدی.
دلی که حور بهشتی ربود و یغما کرد
کی التفات کند بر بتان یغمایی.
سعدی.
ترک بالابلند یغمایی
خسرودار ملک زیبایی.
شاه نعمهاﷲ ولی.
|| غارت کرده. (غیاث) (آنندراج). مال به غارت برده. مال غارتی. (یادداشت مؤلف). || غارت گیر. (آنندراج).


کوروش

کوروش. [کورْ وَ] (ق مرکب) کوروار. مانند کور. چون کوران. همچون نابینایان:
کوروش قائد و عصاطلبی
بهر این راه روشن و هموار.
هاتف.
و رجوع به کوروار شود.

کوروش. (اِخ) رجوع به کورش کبیر، کورش کوچک و کورش اول شود.

فرهنگ معین

یغمایی

(ص نسب.) منسوب به یغما، خوبرو، زیبا. [خوانش: (یَ) [تر - فا.]]

فرهنگ فارسی هوشیار

یغمایی

‎ از شهر یغما، خوبروی ‎-1 (صفت) منسوب به یغما، خوبروزیبا: من همان روز دل و صبر بیغما دادم که مقید شدم آن دلبریغمائی را. (سعدی)

نام های ایرانی

کوروش

پسرانه، نام سه تن از پادشاهان هخامنشی، کورش کبیر از مقتدر ترین پادشاهان ایران که تخت جمشید را بنا نهاد

معادل ابجد

آلبومی از کوروش یغمایی

1700

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری