معنی آلونک
لغت نامه دهخدا
آلونک. [ن َ] (اِ) خانه ٔ خرد و بی ثبات و بی سامان. کوخ. کوخچه. کومه.
فرهنگ معین
(نَ) (اِ.) (عا.) خانه کوچک.
فرهنگ عمید
[مجاز] خانۀ کوچک،
خانۀ کوچک موقت که از چوب و مصالح کمدوام بسازند، کومه، کلبه،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
بیغوله، جانپناه، زاغه، کلبه، کومه
فارسی به انگلیسی
Cabin, Housing, Hovel, Hut, Lodge, Shack, Shanty, Shed
فرهنگ فارسی هوشیار
خانه کوچک (اسم) خانه کوچک کومه آلانک آلانه.
فارسی به ایتالیایی
baracca
واژه پیشنهادی
انباری
معادل ابجد
107