معنی آمبولانس
فرهنگ معین
[فر.] (اِ.) اتومبیل مخصوص جهت حمل بیماران و مجروحان به بیمارستان و یا مردگان به آرامگاه.
فرهنگ عمید
ماشین بزرگ با اتاقکی در پشت، دارای آژیر، تختخواب و تجهیزات پزشکی که برای حمل بیماران و آسیبدیدگان استفاده میشود،
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
بیماربر
مترادف و متضاد زبان فارسی
بیمارکش، نعشکش
فارسی به انگلیسی
Ambulance
فارسی به ترکی
cankurtaran, ambulans
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) اتومبیل بزرگ که جهت حمل بیماران و مجروحان بکار رود، بیمارستان سیار.
فارسی به ایتالیایی
ambulanza
معادل ابجد
190