معنی آمونیاک
لغت نامه دهخدا
آمونیاک. [م ُ] (فرانسوی، اِ) رجوع به آمُنیاک شود.
فرهنگ معین
[فر.] (اِ.) گازی است بی رنگ، با بوی تند و اشک آور که در آب حل می شود.
فرهنگ عمید
گازی قلیایی، بیرنگ، تندبو، اشکآور، و از هوا سبکتر که در آب بهخوبی حل میشود. در تهیۀ اسیدنیتریک، کودهای نیتروژندار، مواد منفجره، نشادر و به عنوان سرمازا در یخچال به کار میرود،
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
نوش آهک
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) گازیست بی رنگ بابوی تند و طعم حاد و اشک آور است و در آب حل میشود آن یکی از ترکیبات ازت است که در هوای شهرها و مجاورت مستراحها وجود دارد و از تجربه اوره ادرار بوسیله میکرب مخصوص و نیز از تکلیس نشادر با آهک بدست میاید و در صنعت و طب مستعمل است.
معادل ابجد
128