معنی تونیک

فرهنگ معین

تونیک

بلوز یا ژاکت کوتاه زنانه تا بالای ران که معمولاً با شلوار یا دامن پوشیده می شود، داروی بهداشتی مقوی، نت پایه یک قطعه موسیقی، نت اول در یک گام. [خوانش: (تُ) [فر.] (اِ.)]

فرهنگ فارسی هوشیار

تونیک

آهنگ دار، داروی مقوی

فرهنگ عمید

تونیک

ژاکت یا بلوز زنانۀ بلند که بخش بالای ران‌ها را هم می‌پوشاند،
داروی مقوی ویتامین‌دار،
(موسیقی) نخستین نت در یک گام،
(موسیقی) آکورد سه‌صدایی روی درجۀ اول،
(موسیقی) نت پایه در یک قطعۀ موسیقی،

مترادف و متضاد زبان فارسی

تونیک

بلوز بلند زنانه، جامه‌کوتاه زنانه، انرژی‌زا، محرک، مقوی، شربت تقویت‌کننده، نواخت‌دار (زبان‌ها) گرفتار شدن، به درد سر افتادن، موقعیت دشواریافتن در تنگنا گرفتار آمدن،

لغت نامه دهخدا

پی تونیک

پی تونیک. [ت ُ] (اِخ) نام زنی یونانی بدکاره. هارپالوس از سرداران اسکندر که اسکندر هنگام لشکرکشی از بابل به هند ویرا برای حفاظت خزانه و وصول مالیاتها در بابل گذارده بود این زن را از یونان خواست و به او هدایای بسیار داد و پس ازفوت جنازه ٔ وی را تشییع مطنطنی کرد و مقبره ٔ باشکوهی برای او در آتیک ساخت. (ایران باستان ج 2 ص 1882).

معادل ابجد

تونیک

486

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری