معنی آکومولاتور

فرهنگ معین

آکومولاتور

(کُ مُ تُ) [فر.] (اِ.) دستگاه الکتریکی که می توان مقداری برق در آن ذخیره کرد و به هنگام لزوم از آن پس گرفت. و آن انواع بسیار دارد مانند آکومولاتور سربی و غیره، انباره، خازن برق.

فرهنگ عمید

آکومولاتور

دستگاهی که مقداری برق برای موقع لزوم در آن ذخیره می‌شود، انباره،

حل جدول

آکومولاتور

انباره

دستگاه الکتریکی جهت ذخیره برق

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

فرهنگ فارسی هوشیار

آکومولاتور

فرانسوی انباره (اسم) دستگاه الکتریکی که میتوان مقداری برق در آن ذخیره کرد و بهنگام لزوم از آن پس گرفت و آن انواع بسیار دارد مانند آکومولاتور سربی و غیره انباره خازن برق.

معادل ابجد

آکومولاتور

710

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری