معنی آگاهانه
فرهنگ عمید
از روی آگاهی، مانند آگاهان، دانسته،
فارسی به انگلیسی
Deliberate, Conscious, Consciously, Deliberately, Informed, Knowingly, Knowledgeably, Purposely, Wide-Awake, Witting, Wittingly
واژه پیشنهادی
آگاهانه
فرهنگ واژههای فارسی سره
دانسته، آگاهانه
انگلیسی به فارسی
ناخود آگاهانه
unaware
ناخود آگاهانه
informatics
خودکاری آگاهانه
انفورماتیک، خودکاری آگاهانه
informatique
خودکاری آگاهانه
انفورماتیک، خودکاری آگاهانه
Informed consent
رضایت نامه آگاهانه
فرهنگ فارسی هوشیار
آگاهانه خواستی
فناوری اطلاعات
خودکاری آگاهانه، انفورماتیک، اطلاع رسانی
معادل ابجد
83