معنی ابتیاع
لغت نامه دهخدا
ابتیاع. [اِ] (ع مص) خریدن. خریداری. خرید. بازخریدن. || فروش. فروخت.
فرهنگ معین
(مص م.) خریدن، (اِمص.) خریداری، خرید، فروش. [خوانش: (اِ) [ع.]]
فرهنگ عمید
خریدن، خریداری کردن، خریداری،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
بیع، خرید، سودا، شراء، فروش، معامله
فارسی به انگلیسی
Buy, Purchase
فارسی به عربی
صفقه
فرهنگ فارسی هوشیار
خریدن، خریداری
فرهنگ فارسی آزاد
اِبْتیاع، خریدن، خریداری کردن.
َ
فارسی به آلمانی
Kaufen [verb]
معادل ابجد
484