معنی اثری از منیرالدین بیروتی

حل جدول

اثری از منیرالدین بیروتی

چهار درد


منیرالدین بیروتی (ققنوس)

چهار درد


اثری از منیر الدین بیروتی

سلام مترسک


سلام مترسک

اثری از منیرالدین بیروتی


چهار درد

اثری از منیرالدین بیروتی


منیر الدین بیروتی (نیلوفر)

سلام مترسک

لغت نامه دهخدا

بیروتی

بیروتی. [ب َ] (ص نسبی) منسوب است به بیروت که بلدیست از بلادساحل شام. (از انساب سمعانی). رجوع به بیروت شود.


قاسم بیروتی

قاسم بیروتی. [س ِ م ِ ب ِ] (اِخ) رجوع به قاسم کستی شود.


اثری

اثری. [اَ را] (ع ص) مرد بسیارمال. مقابل ثَروی، زن بسیارمال.

اثری. [اَ ث َ ری ی] (ع ص نسبی) منسوب به اثر. (منتهی الارب). منسوب است به اثر که بمعنی حدیث و طلب آن و تبعیت از آن میباشد. (سمعانی). محدّث. اخباری: حسین اثری بن عبدالملک. عبدالکریم اثری بن منصور.

اثری. [اَ را] (ع اِ) نامی از نامهای مردان.

معادل ابجد

اثری از منیرالدین بیروتی

1742

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری