معنی کاکوتی
لغت نامه دهخدا
کاکوتی. (اِ) آویشن. گیاهی است که آن را به عربی سعتر خوانند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء).هدایت گوید: «کاکوتی بر وزن یاقوتی » در برهان و جهانگیری بمعنی آویشن آورده اند... و ندانسته اند که این لغت غلط است کاکوتی اصلش «ککلیک اوتی » است یعنی علف و سبزه ٔ کبک و آن نیز ترکی است که «ککلیک » کبک را گویند و «اوت » علف را. کاکوتی مصحف «ککلیک اوتی » ترکی است بمعنی «کبک گیاه » و بگمان من کاکوتی همان ژاژ است. (یادداشت مرحوم دهخدا از حاشیه ٔ برهان چ معین).
فرهنگ معین
(اِ.) گیاهی است از تیره نعناعیان که برخی گونه هایش به صورت درختچه می باشند و برخی هم علفی است. چون بوی بسیار مطبوعی دارد از آن برای خوشبو کردن ماست و دوغ استفاده می کنند. کاکوتی مقوی معده است.
فرهنگ عمید
گیاهی بیابانی و خودرو با برگهای کوچک معطر که به عنوان چاشنی و دارو به کار میرود، کتکتو،
حل جدول
گیاهی از تیره نعناییان
گیاه کاکوتی
ژاژ
والک ، کاکوتی
سبزى صحرایى
نام دیگر گیاه کاکوتی
ژاژ
گیاه کاکوتی که قابل جویدن نمیباشد
ژاژ
عطر دوغ
کاکوتی
فرهنگ فارسی هوشیار
از ککلیک اوتی ترکی پورچینک اشترپای
واژه پیشنهادی
مُشک طرامشک
از سبزیجات
کاکوتی
گیاهی از تیره نعنائیان با برگ های کوچک و معطر
کاکوتی
مُشک طرامشک
کاکوتی
از سبزی ها
کاکوتی
معادل ابجد
457