معنی اثر آرتور سیکلارک
حل جدول
اودیسه دو
اثر آرتور شنیتسلر
بئاتریس
اثر آرتور نایت
تاریخ سینما
اثر آرتور کانن دویل
رسوایى در کشور بوهم
اثر آرتور سی کلارک
راز کیهان
اثر موزیکال آرتور سالیوان
افسانههای زرین
فارسی به انگلیسی
Arthur
لغت نامه دهخدا
پورت آرتور. [پ ُ] (اِخ) نام بندری به چین (در ژاپونی ریوجون و در چینی لوشون یا لوشونکو است) و در شبه جزیره ٔ لیائوتونگ واقع و پایگاه دریائی است کنار دریای زرد.
ماک آرتور
ماک آرتور. (اِخ) دوگلاس. ژنرال آمریکائی (1880-1964م.) که در سال 1942 در شکست فیلیپین مشهور شد و در سال 1945 ژاپن را در اقیانوس آرام مغلوب ساخت و از سال 1950 تا 1951م. فرمانده ٔ نیروی سازمان ملل متحد در جنگ کره بود. (از لاروس).
مک آرتور
مک آرتور.[م َ](اِخ) داگلس. ژنرال امریکائی(1880- 1964 م.) که در سال 1942 در شکست فیلیپین مشهور شد و در سال 1945 ژاپن را در اقیانوس آرام مغلوب ساخت و در سالهای 1950- 1951 فرمانده نیروی سازمان ملل متحد در جنگ کره بود.(از لاروس).
اثر
اثر. [اَ ث َ] (ع مص) بر اثر ماندن. در عقب ماندن. || نقل کردن حدیث. روایت کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). || برگزیدن.
اثر. [اَ] (ع اِ) جوهر شمشیر. ج، اُثور. (منتهی الارب). پرند شمشیر.
اثر. [اَ] (ع مص) بر گشنی داشتن. (تاج المصادر). || بسیار جستن شتر نر بر شتر ماده. (منتهی الارب). || برانگیختن.
فارسی به عربی
اثر، اثر علیه، اخدود، اشاره، انطباع، بقیه، تاثیر، ختم، خلیع، علامه، کفاءه، مسار، نتیجه، نمو
عربی به فارسی
عواقب بعدی , پس ایند , جای پا , مهر زدن , نشاندن , گذاردن , زدن , منقوش کردن , اثر , اثار مقدس , عتیقه , یادگار , باستانی , نشان , رد پا , مقدار ناچیز , ترسیم , رسم , ترسیم کردن , ضبطکردن , کشیدن , اثر گذاشتن , دنبال کردن , پی کردن , پی بردن به , بدنبال کشیدن , بدنبال حرکت کردن , طفیلی بودن , دنباله دار بودن , دنباله داشتن , اثر پا باقی گذاردن , پیشقدم , پیشرو , دنباله
معادل ابجد
1849