معنی مدارک

لغت نامه دهخدا

مدارک

مدارک. [م َ رِ] (ع اِ) ج ِ مدرک. رجوع به مَدَرک شود. || اسناد و اوراق رسمی یا معتبر. اسناد و اوراقی که در ادارات یا محاکم مورد لزوم و قبول باشد: مدارک ثبت نام، مدارک تحصیلی، مدارک ازدواج. || حواس پنجگانه. (فرهنگ فارسی معین). || مآخذ. (یادداشت مؤلف). منابع.
- مدارک الشرع، مواضع طلب ادراک. (ناظم الاطباء).

فارسی به انگلیسی

مدارک‌

Credential, Paper

فارسی به ترکی

فرهنگ فارسی هوشیار

مدارک

(تک: مدرک) تزده ها، گواهینامه ها، سهش های پنجگانه (اسم) جمع مدرک: حواس پنجگانه، سندها: مدارک تحصیلی.


مدارک تحصیلی

گواهینامه های آموزشی

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

مدارک

دست کها

مترادف و متضاد زبان فارسی

مدارک

اسناد، سندها، مدرک‌ها، گواهی‌نامه‌ها، دیپلم‌ها

فرهنگ معین

مدارک

(مَ رِ) [ع.] (اِ.) جِ مدرک.

فرهنگ عمید

مدارک

مَدرک

فرهنگ فارسی آزاد

مدارک

مَدارِک، حواس خمسه، حس های پنجگانه، موارد استناد و استدلال، سَنَدها،

فارسی به عربی

مدرک (مدارک)

دلیل


ارائه مدارک

إبراز المؤهلات، إبراز الوثائق


اراءه اسناد یا مدارک

وثائق

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

مدارک

265

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری