معنی اثر موزیکال پى یر شفر
حل جدول
سنفونى براى یک مرد تنها
اثر پى یر شونو
تمدن اروپاى کلاسیک
اثر موسیقایى پى یر بولز
خورشید آب ها
رمان پى یر بول
پل رودخانه کواى
لغت نامه دهخدا
شفر. [ش َ] (ص) شفک (نابکار و خَلَق شده). (فرهنگ اوبهی). رجوع به شفک شود.
شفر. [ش ُ] (ع اِ) شفرالوادی، کرانه ٔ رودبار. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از اقرب الموارد). کرانه ٔ رودبار از جانب بالا. (آنندراج) (ناظم الاطباء).
شفر. [ش َ] (ع مص) زدن بر کناره ٔ شرم زن در هنگام آرمیدن با وی. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). || کم شدن. ناقص گردیدن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
شفر. [ش ُ / ش َ] (ع اِ) کرانه ٔ نیام چشم که مژه بر وی روید. ج، اشفار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). لب پلک که بر آن مژه روید. (یادداشت مؤلف). مژه. (مهذب الاسماء). || کرانه ٔ شرم زن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). || کرانه ٔ رحم. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (مهذب الاسماء). || کسی: ما بالدار شفر؛ نیست در خانه کسی. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد). || کرانه ٔ هر چیزی. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). || تیزی تیغ. (آنندراج: شفرالسیف، تیزی تیغ. (ناظم الاطباء).
شفر. [ش ِ ف ِ] (اِخ) شارل خاورشناس نامی فرانسه در قرن 19 م. که سیاستنامه ٔ خواجه نظام الملک را به سال 1891 م. و تاریخ بخارا را به سال 1892 م. و سفرنامه ٔ ناصرخسرو را در سال 1881 م. با ترجمه ٔ فرانسه و تعلیقات و فهارس در پاریس بچاپ رسانده و نیز کتابی به نام منتخبات فارسی به سال 1885 م. تألیف کرده است. (از تاریخ ادبی ایران تألیف ادوارد براون ج 3 ص 108) (احوال و اشعار رودکی ج 3 ص 845 و 1121 و ج 1 ص 39). و رجوع به مأخذ اخیر شود.
موزیکال
موزیکال. (فرانسوی، ص) منسوب به موزیک. مربوط به موسیقی. (یادداشت مؤلف). رجوع به موسیقی و موزیک شود.
یر
یر. [ی َرر] (ع اِ، از اتباع) از اتباع شر است: هذا الشر والیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
شارل شفر
شارل شفر. [ش ِ ف ِ] (اِخ) خاورشناس فرانسوی. وی تاریخ بخارا تألیف نرشخی و ترجمه ٔ ابونصر القباوی را تصحیح کرد و با ضمایم دیگر از مجمل التواریخ و تاریخ بناکتی و هفت اقلیم امین احمد و غیره در پاریس بطبع رسانید. سیاست نامه ٔ خواجه نظام الملک را در تاریخ 1310 هَ. ق. در پاریس منتشر ساخت. رجوع به تاریخ سیستان ص 252 و سبک شناسی ج 2 ص 95 و 323 شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
کناره لبه، پلک، کناره ی چوز، کناره ی زهدان، رود کنار، تیزی تیغ
فرهنگ معین
[فر.] (اِ.) همراه با نغمه و موسیقی.
فارسی به عربی
مسرحیه موسیقیه
معادل ابجد
1607