معنی اثر موسیقایى گابریل پى یرنه

حل جدول

لغت نامه دهخدا

یرنه

یرنه. [ی َ ن َ] (ع اِ) یرنا. یرناء. یرناء. حنا. (تذکره ٔ ضریر انطاکی). و رجوع به حنا و یرناء و یرناء شود.


گابریل

گابریل. [ی ِ] (اِخ) اسقف هراتی که از راه بسیار دور آمده بود تا در مجمعی که آکاس در زمان سلطنت ولاش دعوت کرده بود شرکت کند و این مجمع در سلوکیه (سلوسی) منعقد شود و فقط دوازده اسقف در آن شرکت کردندکه از آنجمله گابریل است. و سه قانون مهم در آنجا بتصویب رسید و اصول مذهبی نسطوری مذهب قطعی و منحصر عیسویان ایران شد. (ایران در زمان ساسانیان ص 206).

واژه پیشنهادی

اثر گابریل میرابو

تحقیق در حکوت استبدادی

فارسی به عربی

پى گرفتن

استئناف

معادل ابجد

اثر موسیقایى گابریل پى یرنه

1458

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری