معنی اثنا
فرهنگ عمید
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
بین، حین، خلال، ضمن، طی، هنگام
فارسی به انگلیسی
Interim
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) جمع: ثنی تاه ها لاها نوردها میانه ها. یا در اثنای. . . در خلال در میان در طی. یا در این اثنا ء. در این بین در این میان در این هنگام.
معادل ابجد
552