معنی اخذ کردن
لغت نامه دهخدا
اخذ کردن.[اَ ک َ دَ] (مص مرکب) اخذ. گرفتن. ستدن. فاگرفتن.قبض کردن. || یافتن. دریافتن. درک کردن. فراگرفتن. || اخذ کردن از؛ برداشت کردن.
حل جدول
برگرفتن
فارسی به ترکی
ahzetmek
فارسی به عربی
استلام
فرهنگ فارسی هوشیار
فرا گرفتن فرا ستدن، دریافتن، برداشت کردن (مصدر) گرفتن ستدن یافتن دریافت کردن، فرا گرفتن درک کردن. یا اخذ کردن از. . . برداشت کردن از. . .
معادل ابجد
1575