معنی ازمون

حل جدول

ازمون

تجربه

فارسی به عربی

ازمون

اختبار، عینه، فحص، محاوله

فارسی به آلمانی

ازمون

Abfragen, Abfragen, Abtasten, Ausprobieren, Muster (n), Probe (f), Probieren [verb], Versuchen

معادل ابجد

ازمون

104

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری