معنی استادکار

لغت نامه دهخدا

استادکار

استادکار. [اُ] (ص مرکب) اُستاکار. ماهر مسلط در صنعت یا حرفه ای:
شاگردپیشگان و خریطه کشان وی
استادکار تیر سپهرند بر زمین.
سوزنی.

فرهنگ معین

استادکار

ماهر و مسلط و متخصص در صنعتی یا حرفه ای. در لفظ عامیانه اوساکار، کارفرما. [خوانش: (~.) (ص فا.)]

فرهنگ عمید

استادکار

کسی که عده‌ای را در صنعتی یا حرفه‌ای آموزش می‌دهد،
سرپرست و بزرگ‌تر کارگران در کارگاه صنعتی،

حل جدول

استادکار

ابزارمند

فارسی به انگلیسی

استادکار

Artful, Artificer, Craftsman, Master

فارسی به عربی

استادکار

عامل، ماهر

معادل ابجد

استادکار

687

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری