معنی استوار کردن

حل جدول

استوار کردن

تأکید، تسدید

تاکید

تشدید

تحکیم

تسدید

فارسی به انگلیسی

استوار کردن‌

Brace, Firm, Ground, Secure, Settle, Solidify, Stabilize

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

استوار کردن

(مصدر) محکم کردن سخت کردن مو ء کد گردانیدن، درست کردن، صحه نهادن، سخت گرفتن سخت بستن محکم بستن.

واژه پیشنهادی

استوار کردن

اتقان

چهار میخ

معادل ابجد

استوار کردن

942

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری