معنی اسید سیتریک

داروها

اسید سیتریک

در درمان سنگ های ادراری اگزالاتی و در درمان نقرس و اسید متابولیک مزمن

حل جدول

اسید سیتریک

جوهر لیمو

جوهرلیمو


سیتریک

اسید آلی

فرهنگ فارسی هوشیار

اسید سیتریک

فرانسوی ترشک لیمو


اسید

بمعنی ترش در اصطلاح شیمی حاصل ترکیب جسم مفردی رابا ئیدروژن اسید نامند، و این مرکب دارای طعمی گزنده واغلب ترش داردو رنگ کبود تورنسل راسرخ میکندو اسیدهای متعارفی عبارتند ازاسید استیک، اسید ازتیک، اسید سولفوریک و اسید کلرید ریک

لغت نامه دهخدا

اسید

اسید. [اَ] (اِخ) ابن ابی اسید الساعدی الانصاری. تابعی است. (تاج العروس).

اسید. [اُ س َ] (اِخ) ابن خدیج. صحابی است.

اسید. [اُ س َ] (اِخ) ابن یربوع خزرجی ساعدی. صحابی و ابن عم ابن ابی اسید ساعدی است و در یمامه کشته شد. (تاج العروس).

اسید. [اَ] (اِخ) ابن صفوان. صحابی است. (تاج العروس).

اسید. [اَ] (اِخ) ابن ساعده الانصاری. صحابی است. (تاج العروس).

اسید. [اَ] (اِخ) ابن عمروبن محصن. صحابی است. (تاج العروس).

اسید.[اُ س َی ْ ی ِ] (ع ص مصغر) تصغیر اسود. بزرگوارک.

اسید. [اَ] (اِخ) ابن المشمس بن معاویه السعدی. تابعی است. (تاج العروس).

اسید. [اُ س َ / اَ] (اِخ) ابن سعیه القرظی. صحابی است. (تاج العروس).

معادل ابجد

اسید سیتریک

775

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری