معنی اعتراف کردن

لغت نامه دهخدا

اعتراف کردن

اعتراف کردن. [اِ ت ِ ک َ دَ] (مص مرکب) اقرار کردن. مقر شدن. معترف شدن. اذعان کردن. تصدیق کردن: هنر فائق آن که دشمن آنرا اعتراف کند. (مرزبان نامه). گفتندش که کنون که بظل حمایتش درآمدی و بشکر نعمتش اعتراف کردی چرا نزدیکتر نیایی. (گلستان).
وام حافظ بگو که بازدهند
کرده ای اعتراف و ما گوهیم.
حافظ.
و رجوع به اعتراف شود.

حل جدول

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

اعتراف کردن

خستو شدن

فارسی به انگلیسی

اعتراف‌ کردن‌

Acknowledge, Admit, Confess, Concede, Own

فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

اعتراف کردن

Anerkennen, Bestaetigen

معادل ابجد

اعتراف کردن

1026

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری