معنی اعتنا
فرهنگ عمید
اهتمام ورزیدن به کاری، توجه داشتن به امری یا کسی،
حل جدول
توجه
فرهنگ واژههای فارسی سره
پروا، روی آوری، پرداختن
مترادف و متضاد زبان فارسی
التفات، پروا، توجه، حرمت، رعایت، عنایت، محل، ملاحظه، نگرش، وقع
فارسی به انگلیسی
Consideration, Heed
فارسی به ترکی
özen
فارسی به عربی
انتباه
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) اهتمام ورزیدن بکاری: توجه داشتن بامری یا کسی، (اسم) فکر اندیشه توجه.
معادل ابجد
522