معنی النگو

لغت نامه دهخدا

النگو

النگو. [اَ ل َ] (اِ) حلقه ٔفلزی یا شیشه ای که زنان برای زینت در دست کنند. (فرهنگ نظام). قسمی دست برنجن از بلور یا طلا یا نقره. بازوبند. دست آورنجن. دست رنجن. دستانه. سِوار. برای اطلاع از انواع النگو و بازوبند، رجوع به بازوبند شود.

فرهنگ معین

النگو

(اَ لَ) (اِ.) دستبند، دست برنجن.

فرهنگ عمید

النگو

حلقۀ فلزی باریک که زنان برای زینت به مچ دست می‌کنند و بیشتر از طلا یا نقره ساخته می‌شود، دستبند، دستیاره، دست‌برنجن،

حل جدول

النگو

یاره

ایاره

مترادف و متضاد زبان فارسی

النگو

دست‌برنجن، دستبند، دستیاره

فارسی به انگلیسی

النگو

Bangle, Bracelet

فارسی به ترکی

فارسی به عربی

النگو

سوار

گویش مازندرانی

النگو

دستبند زنانه

فرهنگ فارسی هوشیار

النگو

دستبند زنان

فارسی به آلمانی

النگو

Armband (m), Armreif

واژه پیشنهادی

النگو

استوار

معادل ابجد

النگو

107

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری