معنی انجام پذیر

لغت نامه دهخدا

انجام پذیر

انجام پذیر. [اَ پ َ] (نف مرکب) شدنی. (یادداشت مؤلف). قابل انجام شدن. قابل اجرا. اجراپذیر. عمل شدنی. پیش رفتنی. (از لغات فرهنگستان). مقابل انجام ناپذیر. (از فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ عمید

انجام پذیر

قابل انجام شدن، انجام‌شدنی، عملی،

حل جدول

فارسی به انگلیسی

انجام‌ پذیر

Doable, Possible, Practical, Workable

فرهنگ فارسی هوشیار

انجام پذیر

(اسم) قابل انجام شدن قابل اجرا ء اجرا پذیر عمل شدنی پیش رفتنی مقابل انجام ناپذیر.

معادل ابجد

انجام پذیر

1007

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری