معنی اورانوس

لغت نامه دهخدا

اورانوس

اورانوس. (یونانی، اِ) آسمان. (ناظم الاطباء) (دایرهالمعارف فارسی).

اورانوس. (اِخ) 3 در دین یونان خدای آسمان (رب النوع) و اول فرمانروای جهان، پسر گایا و پدر تیتانها و سیکلوپها.وی چون از دیدن هیکل کریه فرزندان خود بیزار بود آنها را در تارتاروس محبوس کرد. گایا کرونوس را برانگیخت تا او را معزول کرده و بجایش نشست. از خونش که بزمین ریخت عفریت ها و ارینوئس برخاستند و از آنچه بدریا ریخت آفرودیته بوجود آمد. (دایرهالمعارف فارسی).

اورانوس. (اِخ) در نجوم هفتمین سیاره (از لحاظ فاصله از خورشید) در منظومه ٔ شمسی، پنج قمر دارد (پنجمین در 1948م. کشف شد). اورانوس را هرشل کشف کرد (در 1781). مطالعه در اختلالات حرکت آن منجر به کشف نپتون شد. (دایرهالمعارف فارسی).

فرهنگ معین

اورانوس

هفتمین سیاره از لحاظ بعُد فاصله نسبت به خورشید، رب النوع آسمان. [خوانش: (اُ) [فر.] (اِ.) اصل واژه لاتینی است. ]

فرهنگ عمید

اورانوس

هفتمین سیارۀ منظومۀ شمسی به نسبت فاصله از خورشید،

حل جدول

اورانوس

هفتمین سیاره منظومه شمسی

نام های ایرانی

اورانوس

دخترانه، نام هفتمین سیاره منظومه شمسی

معادل ابجد

اورانوس

324

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری