معنی اوروت
فرهنگ معین
(اُ) (ص.) برهنه، عریان.
فرهنگ عمید
رت، برهنه، عریان، لخت،
* اوروت کردن: [قدیمی] پر کندن مرغ کشته،
حل جدول
برهنه
معادل ابجد
613