معنی بازیگر سریال مرگ تدریجی یک رویا
حل جدول
دانیال حکیمی، هایده حائری، سامیه لک، آشا محرابی، ستاره اسکندری
بازیگر خانم سریال مرگ تدریجی یک رویا
سامیه لک
بازیگر سریال تعبیر وارونه یک رویا
پانته آ بهرام
پانتهآ بهرام
بازیگر سریال سرباز
رویا تیموریان
بازیگر سریال همگناه
رویا تیموریان
بازیگر سریال یادآوری
امیر آقایی، مهران احمدی، رویا تیموریان، ثریا قاسمی، بهناز جعفری، پریوش نظریه
واژه پیشنهادی
عربی به فارسی
تدریجی , اهسته , قدم بقدم پیش رونده , شیب تدریجی و اهسته
فارسی به عربی
بطیی، تدریجی، لایدرک
لغت نامه دهخدا
تدریجی. [ت َ] (ص نسبی) منسوب به تدریج.
- تدریجی کردن کاری را، عملی را به آهستگی و دوام انجام دادن.
- عمل تدریجی، کاری که به آرامی و آهستگی و کم کم اجرا شود. (ناظم الاطباء). مقابل دفعی.
رویا
رویا. (نف) روینده و هر چیز که از زمین روید. (ناظم الاطباء) (برهان). روینده. (انجمن آرا) (آنندراج):
قیاس از درختان رویا چه گیری.
خاقانی.
ز یک چشمه رویا شده دانه شان
دو چشمه شده آسیاخانه شان.
نظامی.
فارسی به آلمانی
Allmählich, Graduell, Stufenweise, Langsam, Träge
فرهنگ فارسی آزاد
رویا، آنچه شخص در خواب بیند، خواب
معادل ابجد
1675