معنی بازیگر فیلم بی خداحافظی
لغت نامه دهخدا
خداحافظی. [خ ُ ف ِ] (حامص مرکب) خدانگهداری. وداع. بدرود. (یادداشت به خط مؤلف)
- غزل خداحافظی را خواندن، خداحافظی کردن. بدرود گفتن. اصطلاحی است برای بیان «تمام شدن » و «بسر رسیدن وقت چیزی ».
خداحافظی کردن
خداحافظی کردن. [خ ُ ف ِ ک َ دَ] (مص مرکب) بدرود گفتن.خدانگهدار گفتن. وداع کردن. (یادداشت بخط مؤلف).
حل جدول
محمدرضا فروتن، رضا صادقی، پگاه آهنگرانی
افشین هاشمی
خداحافظی
بدرود
سعید اقاخانی برای فیلم "خداحافظی طولانی"
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر سال 1393
خداحافظی ژاپنی
سایونارا
خداحافظی کردن
تودیع
فرهنگ عمید
گفتن «خداحافظ»،
مترادف و متضاد زبان فارسی
بدرود، تودیع، خدانگهداری، وداع،
(متضاد) درود، استقبال
فرهنگ فارسی هوشیار
وداع، بدرود
فارسی به ایتالیایی
واژه پیشنهادی
بدرود
فارسی به عربی
عرض
معادل ابجد
2016