معنی باقیمانده

حل جدول

باقیمانده

تتمه، پسخورده، مازاد

مابقی


باقی‌مانده

تتمه

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

کلمات بیگانه به فارسی

فارسی به انگلیسی

باقیمانده‌

Hangover, Remnant, Residual, Surplus, Oddment, Remainder, Residuary, Residue, Rest, Vestige, Difference, Relict

فارسی به عربی

باقیمانده

استراحه، بقیه

فرهنگ فارسی هوشیار

باقیمانده

تتمه، بازمانده، پس مانده، حاصل، باقیمانده چیزی

فارسی به ایتالیایی

باقیمانده

residuo

rimanenza

resto

فارسی به آلمانی

باقیمانده

Ausruhen, Beruhen, Rast (f), Rasten, Ruhe (f), Ruhen

معادل ابجد

باقیمانده

213

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری