معنی بالینی
لغت نامه دهخدا
بالینی. (ص نسبی) کلینیک. پیشتر این کلمه را سریری میگفتند. (لغات مصوبه ٔ فرهنگستان).
- استادکرسی بالینی، مدرس و استاد مسائل مربوط به امراض بالینی در دانشکده ٔ پزشکی.
فرهنگ معین
منسوب به بالین، مطالعه ناخوشی های بیماران بستری و کلینیکی. [خوانش: (ص نسب.) (اِ.)]
فرهنگ عمید
ویژگی علومی که به مطالعه و بررسی سیر بیماری بر روی بیمار میپردازد: روانشناسی بالینی،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
کلینیکی
فارسی به انگلیسی
Clinical
فرهنگ فارسی هوشیار
چگونگی بیماری و حالت آن در مدت بستری بودن
معادل ابجد
103