معنی بداقبال
لغت نامه دهخدا
بداقبال. [ب َ اِ] (ص مرکب) بدبخت. تیره بخت. مقابل خوش اقبال.
حل جدول
بد شگون، بدیمن
مترادف و متضاد زبان فارسی
ادبار، بداختر، بدبخت، بدشانس، بدطالع، بیدولت، تیرهبخت، تیرهروز، شوربخت، نگونبخت،
(متضاد) خوشاقبال، خوششانس
فارسی به عربی
حزین
فارسی به ایتالیایی
sfortunato
معادل ابجد
140
![معنی و تعبیر شکل زن باردار [حامله] در فال قهوه چیست ؟](https://www.jadvalyab.ir/blog/wp-content/uploads/2022/05/7-similar-to-the-image.jpg)


