معنی برانکار

فرهنگ معین

برانکار

(بِ) [فر.] (اِ.) = برانکارد: تختی که بیماران و مجروحان را روی آن می خوابانند و حمل می کنند.

فرهنگ عمید

برانکار

تختی که بیماران یا مجروحان را روی آن می‌خوابانند و از جایی به جای دیگر می‌برند،

حل جدول

برانکار

تخت بیمار

تخت روان

مترادف و متضاد زبان فارسی

برانکار

تخت حمل‌مریض

فارسی به انگلیسی

برانکار

Litter, Stretcher

فارسی به عربی

برانکار

نقاله

فرهنگ فارسی هوشیار

برانکار

تخت روان

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

برانکار

474

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری