معنی بستان شیرین

لغت نامه دهخدا

بستان شیرین

بستان شیرین. [ب ُ ن ِ] (اِ مرکب) نام نواییست از موسیقی. (برهان) (فرهنگ نظام) (ناظم الاطباء). نام نواییست که مطربان زنند. (لغت فرس اسدی ص 404 و حاشیه ٔ نسخه ٔ خطی نخجوانی) (سروری). نام نوایی است از موسیقی آن را باغ شیرین نیز خوانند. (آنندراج). و رجوع به فرهنگ فارسی معین شود:
گه به بستان اندرون بستان شیرین برکشد
گه به باغ اندر همی باغ سیاوشان زند.
رشیدی (از لغت فرس اسدی).

حل جدول

بستان شیرین

از آهنگ های قدیمی ایرانی

فرهنگ فارسی هوشیار

بستان شیرین

(اسم) نوایی است از موسیقی قدیم.

معادل ابجد

بستان شیرین

1083

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری