معنی بهیار

لغت نامه دهخدا

بهیار

بهیار. [ب ِه ْ] (ص مرکب) دوشیزه یا زنی که دوره ٔ آموزشگاه پرستاری را بپایان رسانیده و با رتبه ٔ بهیاری در بیمارستانها بسمت پرستار مشغول کار است. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

بهیار

(بِ) (اِ.) پرستار، آن که پس از طی دوره های خاصی اجازه دارد بخشی از وظایف پرستاران را انجام دهد.

فرهنگ عمید

بهیار

کسی که دورۀ آموزشگاه پرستاری را به پایان رسانیده و در بیمارستان یا درمانگاه مشغول کار باشد،

حل جدول

بهیار

همکار پرستار

مترادف و متضاد زبان فارسی

بهیار

پرستار،
(متضاد) بیمار، مریض

فارسی به انگلیسی

بهیار

Paramedic

فرهنگ فارسی هوشیار

بهیار

دوشیزه یا زنی که دوره آموزشگاه پرستاری به پایان رسانده و با رتبه بهیاری در بیمارستانها بسمت پرستار مشغول بکار میشود

معادل ابجد

بهیار

218

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری